منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
*پرواز انتظار* سلام عزیز اکنون که ساعت نزدیک سه شب است برایت مینویسم از عمق وجودم دوستت دارم............ چرا که سزاور ستایشی تنها تو را میخواهم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! می دانم می دانم خیلی بی معرفتم.................... هر وقت دستم تنگ میشه میام سراغت ولی چه کنم این هم از توفیقات اجباریست دیگه.............. اگه قرار بود که همه خوب باشن که دیگه بدی معنا نداشت بذار بهتر بگم اگه بدی مثل من نباشه که خوبی تو جلوه نمیکنه!!!!!!!!!!! ببین این دل شبی اومدم سراغت..... آخه منتظرم در رو به روم باز کنی!!!!!!!!!!!!!!!!! از سر شب تا به حالا هی میگم خودشو بهم نشون میده یعنی منو راه میده !!!!!!!!!!!!!!!!!! آره عزیزم آروم و قرار ندارم بیش از همیشه بهت احتیاج دارم............. آخه سرنوشت یه عده رو میخوای بدی دست من که چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من خودم هنوز گیجم راه رو خوب یاد نگرفتم هر سال میگم دیگه نشونی رو حفظ حفظم ولی نمی دونم چرا یه مدت که ازت دور میشم دوباره یادم میره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببین مهربون این موقع خیلی ها خوابن ولی من بیدار نشستم که....................... چی فکر کردی بیکارم!!!!!!!! ببین اوس کریم خودت گفتی شبها درهای آسمون بازه........... پس بی زحمت از همون بالا بفرست بیاد من حال ندارم بیام بالا........... نه اینکه حال ندارما میدونی که هنوز اول راهه من هم باید سی روز خودمو یواش یواش بکشم اون بالا پس محبت کن و امشبه رو حواله منو با پست پیشتاز بفرست بیاد .............. بین راه هم بده آقام یه پارافی بهش بزنه که فرشته ها دیگه جرات نکنن هی به من خیره بشن که اینه که اینقدر هواشو داری آخه تا کی میخوای به این فرصت بدی هی هر سال میاد نه خودش آدم میشه نه میذاره چهارتا دیگه آدم بشن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چاکرتم مخلصتم نوکرتم اصلا در کل چمنتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!! امسالیه دیگه یه جوری دیگه نگام کن اگه تو بخوای یه شبه منو زیرو رو میکنی یعنی هنوز موقش نشده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میگن این موقعها که میشه خطتت آزاده............ سرت خلوته .......... پس خوب به حرفام گوش کن چی میشنوی؟؟؟؟؟ غیر از ندامت وپشیمونی چیزی میبینی!!!!!!!!!!!!!! میگم میخوام باهات حرف بزنم میگی نماز بخون میگم خوب پس باهام حرف بزن میگی قرآن بخون......... آخه نالوتی من حال نماز و قرآن نداشته باشم باید برم ازخونت بیرون ............... چی بلندتر بگو تفکر کنم خوب باشه ولی فکرم آزاد نیست همش با خودم درگیرم من آرامش میخوام بتونم نفکر کنم چرا منو آروم نمیکنِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِیییییییییییییییییییی هاااااااااااااااااااا کاش با هر تپش قلبم یکی از نامهای قشنگت سراسر وجودمو تسخیر میکرد!!!!!!!!!!!!!! بی وفا منو آوردی به این دیار غریب وگفتی خودت بیا!!!!!!!!!!!!! باشه من نمیگم نمیام میام خوب هم میام ولی هنوز چهار دست پا میام کی بشه بتونم وایسم دیگه خودت میدونی ولی تو بخوای از همون اول بدو میام دیگه هر جور میلته هر کدومو میپسندی من که جز تسلیم بودن در برابرت هیچ کار دیگه ای برات نمیتونم انجام بدم فقط به جون هر کی که دوست داری شتر دیدی ندیدی!!!!!!!!!!!!!!!!!
موضوع مطلب : دوشنبه 90 مرداد 10 :: 9:55 صبح :: نویسنده : *پرواز انتظار*
|