اوّلین شهید نهضت حسینى سفیر آگاه و فداکار امام حسین (ع)، حضرت «مسلم» بود.
او از نظر نسبى در خاندان بزرگ بنىهاشم نشو ونما یافت و تربیتشده على و فرزندانش (ع) بود و از نظر مذهبى و اجتماعى شخصیّت برجستهاى به شمار مىرفت.
به همین جهت امام (ع) او را به عنوان نماینده خودش برگزید و در معرّفى او به مردم کوفه نوشت:
وَ انّى باعِثٌ الیکُم بِاخى وَ ابْنِ عَمّى وَ ثِقَتى مِنْ اهْلى «مُسْلِمِ بن عَقیل» لِیُعْلِمَ لى کُنْهَ امْرِکُمْ وَ یَکْتُبَ الَىَّ بِما یَتَبَیَّنَ لَهُ مِنْ اجْتماعِکُمْ. «1»
و همانا من برادرم و پسر عمویم و شخص مورد اعتماد اصحابم، یعنى مسلم بن عقیل را به سوى شما (مردم کوفه) مىفرستم تا حقیقت امر شما را به من اعلام کند و آنچه از اجتماع شما براى او روشن مىشود به من بنویسد.
مردم کوفه نیز به جلالت قدر نماینده امام (ع) واقف بودند، لذا قبل از آمدن «عبیدالله بن زیاد» به کوفه به خوبى از او استقبال کردند.
در مورد جایگاه مسلم نزد امام حسین (ع)، همین بس که وقتى خبر شهادت او به حضرت (ع) رسید فرمود: «لا خَیْرَ فِى الْحَیاةِ بَعْدَکُمْ» «1»
بعد از شما خیرى در زندگى نیست.
شهادت مظلومانه شخصیتى همانند مسلم بن عقیل (ع) با آن طرز فجیع، در شهرى که هزاران نفر متعاقب نامههایى که به امام (ع) نوشته بودند با او بیعت کردند، گرچه براى شیعیان بسیار گران بود، امّا چهره کریه بنىامیّه و والیان آنان را بیش از پیش هویدا ساخت.
و این امر به نوبه خود، در موفقیّت امام (ع) و رساندن او به اهداف بلندش نقشآفرین بود.
به دلیل نقش بسزاى شخصیت مسلم بن عقیل در تحقق این اهداف، اجمالًا مطالبى را درباره او متذکّر مىشویم. «2»
ایمان و اعتقاد راسخ
حضرت مسلم (ع) همانند مولایش حسین (ع) هر چه دشوارىها بیشتر به او روى آورد مصمّمتر گشت. تهدیدها و جنایتهاى دشمن نتوانست او را ذرّهاى به عقبنشینى از مواضع اصولىاش وادارد.
مسلم بن عقیل براى انجام وظیفه، تنها به طرف کوفه رفت، حتى آنگاه که راهنمایان محلّى او به خاطر دشوارىهاى راه و تشنگى از ادامه مسیر بازماندند، به تنهایى به راه خود ادامه داد.
آنگاه که با سپاه جنایت پیشه «عبیدالله» مواجه شد با ایمان به خدا شجاعانه جنگید، و زمانى که مشکلات فراوان به او روى آورد او به ملجأ و پناهگاه همیشگى خود یعنى خداى متعال پناه برد. «مسعودى» مىنویسد:
ابن زیاد از بکیر بن حمران (قاتل مسلم) پرسید هنگامى که براى کشتن او نزدیک او شدى چه مىگفت؟ او جواب داد: او تکبیر و تسبیح خدا و تهلیل (لا اله الّا الله) مىگفت و استغفار مىکرد. «3»
هنگامىکه درلحظات آخر خواست آب بنوشد چون از دهانش خون جارى بود نتوانست از آب استفاده کند، بلافاصله فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ لَوْ کانَ مِنَ الرِّزْق الْمَقْسُومِ لَشَرَبْتُهُ» «1»
و ستایش مخصوص خداست اگر این روزى من بود آن را نوشیده بودم.
ایمان مسلم (ع) را باید از سخنان وى به «عبیدالله سلمى» فهمید، آنگاه که بى وفایى کوفیان به اوج رسید و مسلم اسیر آن قوم شقى گردید؛ پسر اشعث گفت: امیدوارم از این پس آزارى به تو نرسد. فرمود: آرى باید به همین آرزو بود؛ لیکن امان شما کجاست؟
آنگاه کلمه استرجاع (انّا لِلّهِ وَ انَّا الَیْهِ راجِعُون) را به زبان جارى کرد و گریست. عبیدالله سلمى از روى تمسخر گفت: کسى که درصدد به دست آوردن کارى است که تو به طلب آن برآمدهاى دیگر گریه نمىکند.
مسلم فرمود: سوگند به خدا من براى خود نمىگریم و از کشته شدن باکى ندارم. گریه من بر حسین (ع) و یاران اوست. «2»
همچنین در وصیتش به «ابن سعد» عنایت او به حقوق مردم و توجّهاش به معاد و روز رستاخیز کاملًا روشن است. «3»
لذا در زیارتنامه آن بزرگوار مىخوانیم:
اشْهَدُ انَّکَ اقَمْتَ الصَّلاةَ وَ اتَیْتَ الزَّکاةَ وَامَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَجاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ قُتِلْتَ عَلى مِنْهاج الُمجاهِدینَ فى سَبیلِهِ حَتَّى لَقیتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ عَنْکَ راضٍ وَ اشْهَدُ انَّکَ وَفَیتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ بَذَلْتَ نَفْسَکَ فى نُصْرَةِ حُجَّةِ اللَّهِ ... «4»
شجاعت و قوّت قلب
حضرت مسلم (ع) از شجاعت بسیار بالایى برخوردار بود. لذا به تنهایى عازم کوفه گشت و مسیر پرمخاطره مکّه تا کوفه را با صلابت طى کرد.
آنگاه که دژخیمان ابن زیاد براى دستگیرى او به منزل «طوعه» حمله کردند. او به تنهایى با خیل دشمن به نبرد پرداخت و بسیارى از آنان را به درک واصل کرد. «2»
«مسعودى» مىنویسد:
مسلم در حالى که شمشیرش را از غلاف کشیده بود و مىجنگید این رجز را مىخواند:
اقْسِمُ لا اقْتَلُ الّا حُرّاً وَ انْ رَأیتُ الْمَوتَ شیئاً مُرّاً
کُلُّ امْرِءٍ یَوْماً فلاقٍ شَرّاً اخافُ ان اکْذَبَ اوْ اغَرَّا «3»
«شیخ مفید» (ره) پس از نقل جریان فوق مىنویسد:
مسلم از زیادى کارزار و سنگهاى بسیارى که بر بدنش وارد آمده بود، از جنگ درمانده شده و از کار افتاد و پشت به دیوار خانه «طوعه» داد. ابن اشعث با استفاده از نیرنگ و فریب او را دستگیر نمود و به دارالاماره برد. «4»
مسلم شجاعانه از آرمانش دفاع کرد و در روز عرفه در غربت و به شکل فجیعى به دست ابن زیاد به شهادت رسید؛ درود و رضوان الهى بر او و بر مولایش اباعبدالله الحسین (ع).
زمینههاى قیام امام حسین(ع)(ج2)
موضوع مطلب :