سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ


پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 40
  • کل بازدیدها: 304147



*پرواز انتظار*




 

 

قصه سه خواهر زبون شُل
  
  
ننه بزرگ زن مومن وباخدائی بود ، هرنمازش چندساعت طول می کشید ، من اورا خیلی دوست داشتم ، حالا که آمده بودتاحمام زایمان رفتن مادرپهلوی ما بماند خیلی خوشحال بودم ، مادر در رختخواب خوابیده بود و خانه خیلی ساکت وکسالت بار شده بود . من وافسر ازبی حوصلگی دائم به هم می پریدیم و دعوا می کردیم، ننه بزرگ که حس می کرد ما از این وضع خسته شده ایم ، سعی می کرد با ترفندهای مختلف ماراسرگرم کند. مثلابرای اینکه محبت خواهرجدید دردلم جا کند، می گفت "خدا خیلی دوست مداشته که یه خواهر دگه داده دت ، مبادایه وقت روش دس بلن کنی ، این امانت خداس وغیظش مگیره دسُت خشک مشه ، به دختر ازگل نازکترنمشه گف ، ازقدیم گفته ان دختربه نازبنده، سقف به گازبنده . اصولا ننه بزرگ هرچه را می خواست بگوید با شعریا مثلی همرا ه می کرد ، نکات اخلاقی که می خواست بگوید با تخویف وتهدید ، یا تحبیب وتشویق همراه بود ، اصلا سبک تربیت اوبه این شیوه بود. یک بارکه ناصرمدادش را ازدوسر تراشیده بود باخشونت گفت:

"این کارخیلی بده ، پی یرآدم می میره" ، همین حرف رایک بارهم به من گفته بودوقتی دمرروی شکم خوابیده بودم وپاهام بالاآورده روبکوم(bokum) (باسن) خودمزدم، سرسفره اگرپادرازمکردیم مگفت "کشه پابنشین فقیرمشی". اگرتنقلات زیادمی خوردم می گفت " اقه هله هوله نخور اشتهات کورمشه ، صدچیزخوردم هول جون هیشتاش نومدپای نون". اگرنون زیادمخوردم مگف "کاه مال مردم کاهدون که مال خودته" نه نه بزرگ ناخن بلند را به بیل گوراتشبیه مکرد ومگف اگه ناخن گرفتی ودست نشوری کورمشی بعد یک مثال دینی می آورد ومی گفت :توکتاب نوشته ( مادربزرگ هرچه را به درست بودن آن یقین داشت می گفت درکتاب نوشته ) که حضرت علی داشت ناخن می گرفت وهرناخنی که مگرف وانگشت خودرا دردهن مکردوباآب دهن می شس ، یکی ازشون پرسید چرا اینکار مکنید، امام گفتن مترسم ناخن جا نگرفته بمیرم وفرصت نکنم دسم بشورم . هروقت ناخنم مگرفت می ریخت تومشتم ومی گفت ببربریز پاشنه درخونه ، روزی که خردجال میاد ، سوآرخرمشه دور ده مگرده سرگین خرش خرماست ، اوناکه جهنمی ان، دنبال خرش راه میفتن که خرماجمع کنن ، اگه گول شیطون خوردی وخواسی دنبال خردجال بری ،این ناخونا که مریزی پاشنه در، خارمشه مره توپات، تابوخی خارپات درکنی خر دجال رفته وپاش نمرسی ، می گفت اگه تکه پاره نون لگدکنی فقیرمشی ، اگه سرسفره بسم الله نگی شیطون شریکت مشه وهرچه مخوری سیرنمشی .اگه همراش پائین جو مرفتم .می گفت دولانشی شیطون انگشت توکونت مکنه مندازدد تو او )(ow)آب). چون خودش هرچه مگف عمل مکرد حرفاش توذهنم جا مگرفت وآویزه گوش مکردم . اولین بار اوبودکه تصویروحشتناکی ازجهنم برای من تشریح کرد، "جهنم مث یک تنورآتیش ممونه پرازماروعقربه ، افی هائی اونجاهسن که ازدهنشون آتیش درمیاد ، اونجا پرازآدمای بده ، آدمائی که نمازنموخونن ، روزه نمشن ، مال مردم مخورن ،غیبت مکنن،درغ مگن، همه دارن توآتیش مسوزن 

 منتظر بهشت باشین!!!!!!




موضوع مطلب :


سه شنبه 90 تیر 28 :: 3:43 عصر :: نویسنده : *پرواز انتظار*

.::بزرگترین مرجع کد آهنگ::. .::دریافت کد موزیک::.