منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
*پرواز انتظار* پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با نصاراى «نجران» در مورد توحید، تثلیث، بندگى و نبوت حضرت عیسى علیه السلام مناظرهاى انجام داد که آنها در پاسخ به او واماندند و خاموش شدند. موضوع مطلب : شنبه 90 آبان 28 :: 1:56 عصر :: نویسنده : *پرواز انتظار*
سلام ..سلام بر تو ای شیر مرد همیشه تاریخ..سلام برتو ای مولای همیشه تاریخ ...سلام بر تو ای گل زیبای غدیر...گلی که از بعثت سر برفراشت ودر غدیر رخ نمود...سلام بر جان جانهای عالم...سلام بر مرد مظلوم تاریخ....سلام بر حیدر.همان حیدری که سالیان سال حیدر خانه شد...سلام بر شمع وجودت که پروانه ات دخت پیامبر شد...سلام بر تو وبر پدران واجدادت...سلام بر مادرت که پای در خانه اش گذاشت...و هزاران سلام......باز میآید لحظه های زیبای غدیرت....باز میایدصدای هلهله فرشتگان آسمانیت...باز میآیدخروش مردمان بی نام از مردمی...بازفرامیرسد هنگامه بلند کردن دستانت...باز میخواندآن مرد یگانه خدا در گوشهایت....باز بلندت میکند در مقابل نامردمان مرد نمای زمانت...باز وباز.....اکنون که دیگر همه شنیده اند ندای ((من کنت مولا فهذا علی مولا))ی رحمت العالمین را،سرا پا غم شده ای ...میدانم چرا؟ تو از کون ومکان خبر داری ...خوب میدانم که اکنون که صدای بخ بخ او را میشنوی چه غصه ها که در دلت شعله میزند ...خوب میدانم که اولین چیزی که در نظرت آمده پروانه زیبایت فاطمه است...تو فقط میدانی که این بخ بخ چه معنا میدهد ..آه مولای من عید توست ولی ما غرق شادی شده ایم وتو اکنون خواهی شمرد روزها را ..روزهایی که یکی پس از دیگری برایت به سختی خواهد گذشت.... روزهایی که این منافقان روبه صفت چهره خویش را برای ما مردمان آینده تاریخ نشان خواهند داد وتو فقط به خاطر ما مجبور به سکوت خواهی بود...وخوب میدانست خدا ورسولش که فقط تو آری تو طاقت این روزها را خواهی داشت...واین خود نشان بر حقانیت توست.... خوب میدانم که اکنون که در مسیر مدینه قرار میگیری فقط وفقط به مسجد وکوچه فکر میکنی ...چگونه دیگر باید کوچه های بنی هاشم را طی طریق نمایی ...میدانم ..و هزاران میدانم دیگر را که خود برایم به ارمغان آوردی......آری بعثت،غدیر،و عاشورا ،نیز بی صبرانه منتظر اویند ...واوست همان که امروز دستش به طرف آسمان بلند میشود ..ومباد که ما از جمله نوکرانش نباشیم......مولای ما عیدت مبارک...به حق آبا واجداد طاهرینت مارا به غلامی بپذیر..آمین موضوع مطلب : دوشنبه 90 آبان 23 :: 3:9 عصر :: نویسنده : *پرواز انتظار*
گرفته جان نفسم در ثناى حضرت هادى دُر سخن بفشانم به پاى حضرت هادى نداشت طوطى جانم هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشناى حضرت هادى صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفاى حضرت هادى مقربان الهى فرشتگان بهشتى کشند منت لطف و عطاى حضرت هادى ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سراى حضرت هادى درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هواى حضرت هادى اگر به سامره ام اوفتد گذر سرو جان را کنم نثار به گنبد نماى حضرت هادى دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشفاى حضرت هادى مرا چه قدر که گردم گداى خاک نشینش که هست خازن جنت گداى حضرت هادى دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوت ملاحت سخن دلرباى حضرت هادى به خاک عطر بهشتى پراکند اگر آید نسیمى از طرف سامراى حضرت هادى به عمر دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه اى که کنم جان فداى حضرت هادى به تیرگى نبرى روى و راه خود نکنى گم هدایت است به ظل لواى حضرت هادى بخوان زیارت پر فیض جامعه که برى پى به ارزش سخن دلرباى حضرت هادى مرا رضایت ابن الرضا خوش است که دانم بود رضاى خدا در رضایت حضرت هادى موضوع مطلب : شنبه 90 آبان 21 :: 2:11 عصر :: نویسنده : *پرواز انتظار*
اوّلین شهید نهضت حسینى سفیر آگاه و فداکار امام حسین (ع)، حضرت «مسلم» بود. زمینههاى قیام امام حسین(ع)(ج2) موضوع مطلب : شنبه 90 آبان 14 :: 4:3 عصر :: نویسنده : *پرواز انتظار*
ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار است از امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید. کوچه هایی که هم قدم می شوند از امشب جاده های زندگی را با شما. دیوارهای مدینه کل می کشند پیوند خجسته ابر و باران را، دریا و موج را، رود و آبشار را و عشق و پرواز را که از امشب، پرندگی در نگاه های مهربانانه شما به اوج خواهد رسید. صدای دست ابرها را که بر دف ماه می کوبند، نسیم در ردپایتان می ریزد تا خاک، لبخند بزند آرامش قدم های همراه و صمیمیتان را که زندگی را بر چشم های ناپیدای جاده های بی پایانش هم قدم شدید؛ آرام تر از صدای بال پرندگانی که بر ابرها راه می روند، شیرین تر از رودهایی که به دریا می ریزند. امشب، خانه ای محقر، آغوش گشوده رؤیای شیرین زندگی با ماه و خورشید را بی صبرانه دهان گشوده هلهله شادی فرشتگان را که پایکوبی نخلستان ها را به تماشا نشسته اند. خانه ای که آمدنتان را اسپند دود می کند تا دفع کند هر چه چشم شور را از این همه شور بی پایان برای آغاز؛ آغازی که پر از بوی لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله است. خانه، مشتاق ایستاده تا سلام کند لبخند شکرریز پیامبر صلی الله علیه و آله را که پیشاپیش شما قدم برمی دارد تا در بگشاید آغاز همسفریتان را تا هم شانه هم عشق را به سرانجام برسانید. موضوع مطلب : شنبه 90 آبان 7 :: 1:14 عصر :: نویسنده : *پرواز انتظار*
|